نیمهاول دهه ٣٠ اتوبوسهای پایتخت قراضه بود و رانندهها رفتار زنندهای با مسافران داشتند. اوضاع آنقدر آشفته و خراب بود که صدای وزیرالوزرا را در بیاورد تا به سرلشگر تندخویش ماموریت بدهد در اسرع وقت به این وضعیت خاتمه دهد. ١٠ ماه طول کشید تا سرلشگر "مهدیقلی علویمقدم"، شرکت واحد اتوبوسرانی تهران را پیریزی و ٢۵٠ اتوبوس از انگلیس وارد تهران میکند.
ورود اتوبوسهای دوطبقه به تهران همان و ذوق و خوشحالی مردم تهران از سوار شدن به این اتوبوسها همان. وقتی اتوبوس به ایستگاهها میرسید مردم هورا میکشیدند، همدیگر را هل میدادند و برای رفتن به طبقه دوم اتوبوسها سرودست میشکستند. اصلا یکی از تفریحات تهرانیها این بود که سوار این اتوبوسهای دماغدار شوند و از بالای طبقه دومش عابران و خودروها را نگاه کنند. اولین اتوبوسهایی که به تهران آمد درست ۶۴ سال پیش، رودمستر بود که در آن از انتها باز میشد و اتوبوس قرمز لیلاند معروف به اتوبوس دماغی و لیلاند آبی که دماغ نداشت.
تهرانیها تا مدتها وقتی سوار این اتوبوسها میشدند و یکی از شوخیهایشان این بود که از راننده بپرسند آقای راننده، طبقه بالا کجا میرود؟! و هرهر بزنند زیر خنده و رد شوند. اتوبوسهای دوطبقه تا سال ١٣٧٢ برقرار بود و بعد از این سال از رده خارج و به گاراژ هنگام، قبرستان اتوبوسهای اسقاطی و فرسوده، رفتند به فراموشی سپرده شدند.